انتشار مطلب جلال نیک کام خبر شش فقره قتل در یکی از روستاهای نورآباد استان لرستان در تاریخ سوم شهریور ماه سال جاری به دلیل اختلافات ملکی و ارثی، کشته شدن محیط بان کرمانشاهی در ...
انتشار مطلب جلال نیک کام
خبر شش فقره قتل در یکی از روستاهای نورآباد استان لرستان در تاریخ سوم شهریور ماه سال جاری به دلیل اختلافات ملکی و ارثی، کشته شدن محیط بان کرمانشاهی در محل دادگاه، کشته شدن پلیس انتظامی در اویل سال، گروگانگیری در هرسین، و دستگیری سارغین خانه روستائی و تلافی شخصی آنها از صاحب خانه باز در کرمانشاه، و چندین مورد ریز و درشت دیگر از این قبیل اتفاقات و ناهنجاریها، به اندازه ای تکان دهنده بوده اند، که لازم است جراید، مطبوعات مسئولین قضائی، امنیتی و انتظامی و حتی مراکز فرهنگی و آموزشی به اندازه کافی بر این موضوع تمرکز کنند بلکه باعث تلنگری به مسئولین و مردم برای پیشگیری از این قبیل اتفاقات باشند. متاسفانه اخیراً در استان های کرمانشاه و لرستان شاهد نزاع ها و درگیری های بومی و محلی هستیم. در این عصر این اتفاقات تکان دهنده واقعاً باعث تاسف هستند. مطالعات گسترده ای هم در این مورد در این استان ها انجام شده است و در این مطالعات داشتن احساس محرومیت نسبی، درآمد های پایین، فرهنگ شهروندی،اختلافات خانوادگی و قومیت، پرخاشگری، میزان استفاده از وسایل ارتباط جمعی، نداشتن پایگاههای اجتماعی، قوم گرائی و بی هنجاری از متغیرهای تاثیر گذار بوده اند.بنابراین تاحدودی سیستم های قضائی و انتظامی این مناطق به دلایل رخداد این اتفاقات آشنائی کافی و وافی دارند. پس چرا باید با وجود اینکه به شرایط منطقه آشنائی کامل وجود دارد یا باید وجود داشته باشد ولی به این راحتی این قبیل اتفاقات رخ میدهد؟چرا سیستم قضائی و انتظامی منطقه بازدارندگی کافی برای جلوگیری از رخداد این قبیل اتفاقات را ندارد؟آیا قوانین و نوع اجرای آنها در این مناطق با توجه به شرایط بومی این منطقه نباید قدری با سایر مناطق کشور فرق بکند؟ و این قوانین و اجرای آنها خاص این منطقه با شرایط خاص فرهنگی آن در نظر گرفته شوند. آیا آرا صادره قضائی و اجرای آنها توسط نهاد های انتظامی و امنیتی داری قاطعیت کافی هستند؟ و در مدت زمان مناسب پرونده های قضائی به نتیجه می رسند؟ و نکته بعدی دخالت ریش سفید ها و بزرگان اقوام در اختلافات بومی و محلی است. در گذشته با کوچکترین اختلاف ریش سفید ها و بزرگان محله ها چه زن و چه مرد باعث سرکوب این هیجانات می شدند و خیلی از نزاع های بومی و محلی در نطفه توسط ایشان خفه میشد. اما الان چه اتفاقی افتاده است که مردم ما نسبت به این مسائل کم تقاوت یا بی تفاوت شده اند؟ و به راحتی از کنار این نزاع ها و در گیر های بومی و محلی عبور میکنند. البته مدرن شدن بحث حل اختلافات از جمله ایجاد شوراهای حل اختلاف تا حدودی باعث شده است که دخالت مردم در امور کم رنگ تر شود و به عبارتی شورای های حل اختلاف محلی جایگزین این ریش سفید ها شده اند. اما به نظر می رسد در باب پیشگیری و بازدارندگی از نزاع های بومی و محلی شورای های حل اختلاف توان آن ریش سفیدهای محلی را ندارند. و باید به شکلی آموزش های فرهنگی نسبت به این موضوعات تبیین شوند که جایگاه ریش سفید ها و بزرگان محلی با وجود شوراهای حل اختلاف تقویت شود. و به قول دادستان محترم خرم آباد که به درستی فرمودند: باید این افراد فوری و آنی وارد عمل شوند تا این قبیل نزاع ها و درگیری های محلی را فوراً خاموش کنند تا موجب ایجاد کینه ونفرت بین افراد نگردد. و همه مردم باید از نظر فرهنگی آموزش داده شوند که نسبت به این مسائل بی تفاوت نباشند و تا حد امکان در برقراری و صلح و صفا بین افراد مداخله نمایند. با توجه میزان بالای تسویه حساب های شخصی در منطقه و رخداد درگیری های بومی و منطقه ای در استان های لرستان و کرمانشاه به نظر می رسد مسئولین قضائی و انتظامی این استان ها باید نسبت به این موضوع مطالعات گسترده ای را در دستور کار قرار دهند تا این نهاد ها بازدارندگی و پیشگیری لازم را نسبت به این اتفاقات داشته باشند. ومردم قبل از اینکه شخصاً وارد عمل تسویه حساب با همدیگر شوند به سیستم های قضائی و انتظامی اطمینان کافی داشته باشند که در موعد مناسب نسبت به احقاق حقوق از دست رفته شان اقدام می شود. بنابراین مولفه های ذیل مهم ترین نکات در پیشگیری از نزاع های بومی و محلی هستند. – خیلی از متغیرها مثل افزایش در آمد و رفاه اجتماعی و کاهش محرومیتها وتقویت جایگاهای اجتماعی و غیره … که در اختیار ما نیستند بنابراین از اونها عبور میکنیم. با این امید که دولت ها و نهاد های اقتصادی کلان کشور در این رابطه چاره اندیشیی کنند. – مدت زمان پرونده های قضائی یکی از عواملی است که موجب رخداد این قبیل درگیری های میشود. این موضوع باید با جدیت بیشتر توسط مسئولین قضائی پیگیری شود. هر چقدر مدت زمان بسته شدن پرونده های قضائی کمتر شود بدون شک نزاع های محلی کاهش میابد و این مسئله تاثیر بسزائی در کاهش درگیری های بومی دارد. – از طرف دیگر قاطعیت مقام قضائی در آرا صادره وهمچنین قاطعیت و جدیت نهادهای انتظامی در اجرا نیز به نظر بنده از مهم ترین عواملی هستند که در پیشگیری از این قبیل رخدادها موثر هستند.! – احیا جایگاه ریش سفید ها و بزرگان محلی در مداخله در امور مربوطه جهت پیشگیری از رخداد نزاع های بومی و محلی در کنار شوراهای حل اختلاف فعلی. خدایار عینی فرحو اما جلال عزیزم چرا این موضوع برای کسی مثل بنده که کیلومتر ها از منطقه دور هستم این موضوع اهمیت دارد؟ به شرح ذیل خدمتتون عرض میکنم. اولین دلیل اینکه بنده تحصیلکرده رشته سلامت هستم و در تحصیلاتم آموخته ام که در این دنیا جان و نفس انسان ها از هر چیزی ارزشمندتر است. انسان امروزی به اندازه ای برای حیات و جان کلیه زیستمندان ارزش قائل است که مکاتب و انجمن ها و گروههای زیادی در جامعه حتی در راستای حفظ حیات حیوانات مشغول به فعالیت های مدنی هستند. و بنده حقیر نیز در این رابطه یک جلد کتاب نوشته ام در راستای تغذیه سالم و بدون خشونت و دفاع از حقوق حیوانات پس خیلی دور از ذهن نیست که از دست رفتن جان انسان ها که به مراتب برای خداوند ارزشمند از تر از هر گونه از موجودات زنده است، موجب آزار روحی و رنجش ما بندگان نیز می گردد. چرا باید در عصری که انسان به این کمال رسیده است، در منطقه ای که ما در آن به دنیا آمدیم با این همه تعالیم انسانی و دینی این این گونه رفتار ها و این قبیل نزاع های بومی و محلی اتفاق می افتد که دل هر انسانی را به در آورد؟ و نکته دوم اینکه بنده در خانواده ای به دنیا آمده ام که از همان کودکی شاهد حل اختلافات بومی منطقه ای توسط بزرگان خانواده بوده ام. دهها مورد از این قبیل درگیری ها محلی را با چشم های خودم دیده ام که توسط بزرگان خانواده(عموهای مرحومم) حل و فصل میشد. و به خیر و خوشی و صلح و صفا می انجامید حال که بیش از دو دهه است که از منطقه مهاجرت کرده ام برایم سوال پیش می آید چرا مردم در حل اختلافات فی مابین بی تفاوت شده اند. چرا به راحتی نظاره گر دعواهای بومی و محلی هستند و کوچکترین کاری برای حل و فصل این مشکلات نمی کنند. احساس میکنم بین مدرن شدن سیستم قضائی وانتظامی و جامعه سنتی این وسط مانده ایم نه اینقدر مدرن شده ایم که پرونده ها با سرعت برق پیگیری شوند مثل کشورهای پیش رفته و توسعه یافته و نه اون جامعه سنتی مانده ایم که حداقل خجالت از موی سفید زنان و مردان بزرگ محله باعث بازدارندگی مان از ارتکاب این قبیل رفتارها شود.؟ بنابراین دو لیل فوق باعث شد که نسبت به این موضوعات شاید حساسیتی بیش از دیگران داشته باشم تا جائی که واقعاً چند شبانه روز اخیر که این شش فقره قتل که در یکی از روستاهای نورآباد اتفاق افتاد؛ من نتوانستم ذهنم رو از این موضوع که برای همزبانان م رخ داده، خارج کنم. و باعث شد آن چیزی که از تحقیقات و مطالعاتی و پرس و جوهای محلی از اقوام و دوست وآشنایان دریافت کرده ام، در قالب این چند خط بنویسم. باشد که حداقل وظیفه ام را به عنوان یک فعال اجتماعی انجام داده باشم.
به قلم خدایار عینی فرح
با عضویت در خبرنامه حساب من جدیدترین اخبار اقتصادی را هر شب در ایمیل خود مشاهده کنید